پاك كنى برميدارم،به اندازه ى تمام روزهاى بى كسيم..
اول ازهمه تـــــو را پاك مى كنم،
بعدازتو بغــــض هــايم را
و بى كســى هايم را،
تنهــايى هايم را...
و ســرنوشتم راهم شايد...
پاك كن راكمى دردستم جابه جامى كنم...دودلم!! پاك كنم يا نه ؟؟؟
خِـاطــراتم را ميگويم .. پاك كن را محكمتر ميگيرم...
هرچه باداباد... پاك مى كنم...
خـــاطرات راهم ، مدام وسوسه ام مى كند..
صفحه ى دلم سفـــيدِ سفيد شده...
مداددردستم جاخوش مى كند،روى صفحه ى دلم چيزى مينويسد:
زندگى گرهـــزارباره بود:
بارديگرتـــــو...بارديگر تـــــــو.!!!
اول ازهمه تـــــو را پاك مى كنم،
بعدازتو بغــــض هــايم را
و بى كســى هايم را،
تنهــايى هايم را...
و ســرنوشتم راهم شايد...
پاك كن راكمى دردستم جابه جامى كنم...دودلم!! پاك كنم يا نه ؟؟؟
خِـاطــراتم را ميگويم .. پاك كن را محكمتر ميگيرم...
هرچه باداباد... پاك مى كنم...
خـــاطرات راهم ، مدام وسوسه ام مى كند..
صفحه ى دلم سفـــيدِ سفيد شده...
مداددردستم جاخوش مى كند،روى صفحه ى دلم چيزى مينويسد:
زندگى گرهـــزارباره بود:
بارديگرتـــــو...بارديگر تـــــــو.!!!